فسقل بچه

پياز

1393/6/11 1:04
32 بازدید
اشتراک گذاری

دو روز پيش بود كه پياز آوردم توي هال كنار فسقل بچه خرد كنم . فسقل بچه امد كنارم و گفت : ازينا مي خوام . از ما انكار كه اين خوي نيست ، مي سوزي و از فسقل بچه اصرار كه : مي خوام مي خوام ، مي خوام بخورم ! كوتاه امدم ، چه لذتي مي برد فسقل بچه از گاز زدن پياز ، بعد هم مي گفت : خوردم ! تا عصر دهانش بوي پياز مي داد .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقل بچه می باشد