فسقل بچه

اب مي خواهد، برايش مي اورم ، در حال خوردن اب مي گويد : دستت درد نكنه كه اوردي ! و كمي بعد اضافه مي كند : دستت درد نكنه جيش منو عبض ( عوض ) كردي !

فسقل بچه امشب بدون شير خوردن خوابيد ، كساني كه فسقل بچه را مي شناسند الان دوتا شاخ بالاي سرشان در مي اورند !

پوشكهايش را توي كشو گذاشته ام ، مي گويد : ميسي مامان خوشگنم  كه گذاشتييشون تو كشو  يك بسته پوشك ديگر دستم مي دهد كه بگذارم تو كشو ، بعد از انجام اين كار مي گويد : آفرين مامان خوشگنم آفرين  خوشگل را چيزي بين خوشدن و خوشگن مي گويد .

- منو دوست داري ؟  فسقل بچه : اوهوم  - چقدر ؟  فسقل بچه : كوچونو! ( كوچولو)  خانه پيرزنو دوست دارم ( خاله پيرزنو دوست دارم !!!)

كرمي را كه هراز گاهي به پايش مي زنم نشان مي دهد و مي گويد كمه منه ، بده من ، دوسش دارم !

خدا را شكر فسقل بچه هديه زياد گرفته ، هر لباس يا كفش يا جورابي را كه بخواهد بپوشد برايش مي گويم كه اين را چه كسي خريده . امشب يك لباس تنش كردم و گفتم اين را بابا علي از چين خريده ، توي تختش نشسته بودو بابايش توي اتاق ديگر خواب بود. لباس را نگاه كرد و گفت : بابا عني تو خريدي ؟ دستت درد نكنه ! 

مي گويد مي خواهم درس بخوانم ، مي خواهد بنشيند پشت ميز كامپيوتر و من قرار است برايش عسلي را بگذارم به جاي صندلي . مي گويم : به چيزي دست نزني ! مي گويد : بابا عني ناياعه ( ناراحت ) شه اخم مي كنه!