فسقل بچه

وايبر

گوشي باباي فسقل بچه دستم است و دارم بلند بلند جوكهاي وايبر رامي خوانم . فسقل بچه دويده سمتم، مي خواهد گوشي را بگيرد و پشت سر هم مي گويد : من بخونم ، من بخونم ، من بخونم !!!!!! فسقل بچه تاريخ امروز رو نيگا كن ! به وجبي هنوز !
11 شهريور 1393

بدون عنوان

توي آشپزخانه ظرف مي شورم كه سرك مي كشم توي هال و مي بينم ظه فسقل بچه لخت مادرزاد ! براي خودش مي چرخد . در اوردن پوشكش اين روزها معضلي شده براي ما !
10 شهريور 1393

بدون عنوان

فسقل بچه را برده ام حمام . مي گويم فسقل بچه مي خواهم به سرت شامپو بزنم . مي گويد : شامپو نزن مامان اصلا !!!!!!!!! "شامپو : تلفظ بين سين و شين " 
10 شهريور 1393

بدون عنوان

روي تخت ما ايستاده و لباسهايش را از روي بند رخت كه كنار تخت است بر مي دارد . مي گويم فسقل بچه لباسهايت خيس است بذار سر جايشان . لباسهايش را بر مي دارد و مي گذارد روي بند و مدام مي گويد : خشك بشه بعدا مي پوشم ، خشك بشه بعدا مي پوشم ، خشك بشه بعدا مي پوشم .... 
10 شهريور 1393

بدون عنوان

مي خواهم جمله اي به فسقل بچه ياد بدهم كه پدرش مي گويد اين جمله را يادش نده . فسقل بچه كنارمان روي تخت مي لولد براي خودش و با خودش مي گويد : گوش نكن ! گوش نكن ! بابا عني ( بابا علي ) گوش نكن !
10 شهريور 1393

دد

فسقل بچه توي راهرو به باباش مي گه : اگه مي خواي بريم دد!  ١) فسقل بچه بگم چند ماهته ؟ همه بخورنت؟  ٢) با لهجه فسقل بچه خوانده شود .
10 شهريور 1393

بدون عنوان

فسقل بچه در خانه پدری ام  مشغول شیر خوردن است . صدایی می آید . می گوید : " خانه فایزه " می گویم : خاله فائزه نیست مامان . دوباره نگاه می کند می گوید " مادی بود ، صیدای مادی بود " بقیه شیرش را می خورد . * فسقل بچه به مادر من می گوید مادی
9 شهريور 1393

یک دقیقه

1) صبح ، فسقل بچه آمده توی آشپزخانه و می گوید : " مامان ! یه دقه بیا " 2) شب بابایش دارد از خانه بیرون می رود . می گوید : " بابا ! نئو ، یه دقه بیا " 3) پیشی را در خیابان دیده ، می گوید : " پیشی ! یه دقه بیا " 4) با پسر داییش ماشین بازی می کند . می خواهد که توی کامیون پسر دایی بنشیند که پسردایی مانع می شود . می گوید " یه دقه بشینم " * " چیزی بین دقه و دگه می گوید ."
9 شهريور 1393

بدون عنوان

آمده توی اشپزخانه صندلی میز نهار خوری را کشیده عقب . می گوید : مامان تبیز ( مامان تمیز ) و اشاره می کند به غذایی که روی صندلی ریخته ، تمیز می کنم ولی کامل نه . دوباره اشاره می کند : این . " این " را تمیز میکنم . به نقطه های دیگر اشاره می کند که تمیز کنم . می گوید:  صندنی بشینم ( صندلی بشینم )
8 شهريور 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به فسقل بچه می باشد