بدون عنوان
" خان فايسه " حبه انگور مي داد به فسقل بچه و فسقل بچه مي گذاشت دهان امير . فسقل بچه حبه انگور بدست دنبال امير مي رفت و گاها يقه اش را مي كشيد كه " امير دهن باز كن " !!!! و تلاش مي كرد حبه انگور را در دهان امير بگذارد .
نویسنده :
مامان فسقل بچه
1:48